علی حده. جداگانه. (ناظم الاطباء) : ارسلان خان فرمود تا جویی علی حده کنند ’بیکند’ را چنانکه آب بعین (؟) عمارتهای او رسد. (تاریخ بخارا چ مدرس رضوی ص 23). از بغداد هر سال عاملی علی حده بیامدی و هرچه خراج بخارا بودی از این جامه عوض بردی. (ایضاً ص 24) ، متفرق. ممتاز. تنها. یک کنار. (ناظم الاطباء) ، زی خود: وی علی حده کار می کند. و نیز رجوع به ’حده’ شود
علی حده. جداگانه. (ناظم الاطباء) : ارسلان خان فرمود تا جویی علی حده کنند ’بیکند’ را چنانکه آب بعین (؟) عمارتهای او رسد. (تاریخ بخارا چ مدرس رضوی ص 23). از بغداد هر سال عاملی علی حده بیامدی و هرچه خراج بخارا بودی از این جامه عوض بردی. (ایضاً ص 24) ، متفرق. ممتاز. تنها. یک کنار. (ناظم الاطباء) ، زی خود: وی علی حده کار می کند. و نیز رجوع به ’حده’ شود
جدا گانه جداگانه جدا: (بلیناس) به رومیه و عمودیه و مصر وبسیاری (شهرها) طلسمها کردست. . و هریکی را علی حده قصه ای هست که چه ساخت و چه سبب را. . توضیح تلفظ این کلمه مشددا صحیح نیست. توضیح 2 نوشتن کلمه بصورت (علیحده) دست نیست
جدا گانه جداگانه جدا: (بلیناس) به رومیه و عمودیه و مصر وبسیاری (شهرها) طلسمها کردست. . و هریکی را علی حده قصه ای هست که چه ساخت و چه سبب را. . توضیح تلفظ این کلمه مشددا صحیح نیست. توضیح 2 نوشتن کلمه بصورت (علیحده) دست نیست
خواجه علی صدر، اصل او از خوارزم بود و در خراسان میزیست. وقتی محمد تیمور سلطان بر خراسان مسلط شد برخی از متعصبان اهل سنت شروع به اذیت و آزار شیعیان کردند و فتنه ها برپا ساختند تا اینکه این خواجه علی صدر بنا به درخواست امیر غیاث الدین محمد بن امیریوسف، به محمد تیمور سلطان گوشزد کرد که این اعمال موجب فتنه و تخریب مملکت میشود و بدین ترتیب دستور منع آزار شیعیان صادر شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 533)
خواجه علی صدر، اصل او از خوارزم بود و در خراسان میزیست. وقتی محمد تیمور سلطان بر خراسان مسلط شد برخی از متعصبان اهل سنت شروع به اذیت و آزار شیعیان کردند و فتنه ها برپا ساختند تا اینکه این خواجه علی صدر بنا به درخواست امیر غیاث الدین محمد بن امیریوسف، به محمد تیمور سلطان گوشزد کرد که این اعمال موجب فتنه و تخریب مملکت میشود و بدین ترتیب دستور منع آزار شیعیان صادر شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 533)
ابن حسن بن علی بن محمد حرعاملی. عالم و شاعر و نثرنویس بود. وی در سال 1048 هجری قمری در راه مکه درگذشت. او را مجموعۀ شعر و نثری است. (از معجم المؤلفین بنقل از امل الاّمل ص 443) ابن محمد حرعاملی کرکی. نویسنده و ادیب و شاعر بود و بسال 1015 ه. ق. درگذشت. او را مجموعۀ اشعاری است. (از معجم المؤلفین، بنقل از فواید الرضویۀ عباس قمی ج 1 ص 320)
ابن حسن بن علی بن محمد حرعاملی. عالم و شاعر و نثرنویس بود. وی در سال 1048 هجری قمری در راه مکه درگذشت. او را مجموعۀ شعر و نثری است. (از معجم المؤلفین بنقل از امل الاَّمل ص 443) ابن محمد حرعاملی کرکی. نویسنده و ادیب و شاعر بود و بسال 1015 هَ. ق. درگذشت. او را مجموعۀ اشعاری است. (از معجم المؤلفین، بنقل از فواید الرضویۀ عباس قمی ج 1 ص 320)
ابن سعید بن محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن محمد بن علی بن محمد بن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حرعاملی جبعی. ادیب و مورخ (1229- 1269 هجری قمری) بود وی نیابت قضا را در جبع به عهده داشت. او راست: 1- تراجم رجال جبل عامل. 2- مهذب الاقوال فی التاریخ. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعه ج 35 ص 53). و رجوع به مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 283 شود
ابن سعید بن محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن محمد بن علی بن محمد بن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حرعاملی جبعی. ادیب و مورخ (1229- 1269 هجری قمری) بود وی نیابت قضا را در جبع به عهده داشت. او راست: 1- تراجم رجال جبل عامل. 2- مهذب الاقوال فی التاریخ. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعه ج 35 ص 53). و رجوع به مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 283 شود
مولانا علی بدر، وی معاصرامیرتیمور گورکانی و از جمله شعرای دارالسلطنۀ هرات بود. و در سال 791 هجری قمری که میرزا میرانشاه فرزند تیمور جهت دفع ف تنه حاجی بیک جونی قربانی به هرات آمده و در باغ زاغان منزل کرده بود، مولاناعلی بنزد او رفت و قصیده ای در مدح وی سرود که مورد پسند میرزا میرانشاه واقع شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 550)
مولانا علی بدر، وی معاصرامیرتیمور گورکانی و از جمله شعرای دارالسلطنۀ هرات بود. و در سال 791 هجری قمری که میرزا میرانشاه فرزند تیمور جهت دفع ف تنه حاجی بیک جونی قربانی به هرات آمده و در باغ زاغان منزل کرده بود، مولاناعلی بنزد او رفت و قصیده ای در مدح وی سرود که مورد پسند میرزا میرانشاه واقع شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 550)
دهی است از دهستان نجف آباد، شهرستان بیجار. واقع در 9 هزارگزی شمال باختری شهر بیجار، و 6 هزارگزی شمال راه شوسۀ بیجار به سنندج. ناحیه ای است تپه ماهور و سردسیر و دارای 235 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات، انگور و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند وصنایع دستی زنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان نجف آباد، شهرستان بیجار. واقع در 9 هزارگزی شمال باختری شهر بیجار، و 6 هزارگزی شمال راه شوسۀ بیجار به سنندج. ناحیه ای است تپه ماهور و سردسیر و دارای 235 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات، انگور و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند وصنایع دستی زنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان بشیوه، بخش سرپل ذهاب، شهرستان قصرشیرین. دارای 130 تن سکنه. آب آن از رودخانه و از چشمۀ پاطاق تأمین میشود. و محصول آن غلات، برنج، توتون، لبنیات و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان بشیوه، بخش سرپل ذهاب، شهرستان قصرشیرین. دارای 130 تن سکنه. آب آن از رودخانه و از چشمۀ پاطاق تأمین میشود. و محصول آن غلات، برنج، توتون، لبنیات و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
برانی. نحوی بود. او راست: 1- شرح سنی المطالب لهدایهالطالب، که در محرم سال 1291 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. 2- ضوابط الرسم فی ایضاح الرقم. (از معجم المؤلفین)
برانی. نحوی بود. او راست: 1- شرح سنی المطالب لهدایهالطالب، که در محرم سال 1291 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. 2- ضوابط الرسم فی ایضاح الرقم. (از معجم المؤلفین)
دهی است از دهستان حومه بخش کوچصفهان، شهرستان رشت. سکنۀ آن 571 تن است. آب آن از رود خانه نوررود که از شعب رود سفیدرود است تأمین میشود. محصول آن برنج و ابریشم و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان حومه بخش کوچصفهان، شهرستان رشت. سکنۀ آن 571 تن است. آب آن از رود خانه نوررود که از شعب رود سفیدرود است تأمین میشود. محصول آن برنج و ابریشم و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان باوی، بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 21هزارگزی جنوب اهواز، و 6هزارگزی باختر راه آهن اهواز به بندر شاهپور. ناحیه ای است دشت و گرمسیر، و دارای 75 تن سکنه. آب آن از چاه تأمین میشود. و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان باوی، بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 21هزارگزی جنوب اهواز، و 6هزارگزی باختر راه آهن اهواز به بندر شاهپور. ناحیه ای است دشت و گرمسیر، و دارای 75 تن سکنه. آب آن از چاه تأمین میشود. و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان تیلکوه، بخش دیوان دره، شهرستان سنندج. دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات، عسل، پشم و نخود است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان تیلکوه، بخش دیوان دره، شهرستان سنندج. دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات، عسل، پشم و نخود است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
وی از همراهان امیر تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 410 و 464) ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند. رجوع به علی آرزو شود
وی از همراهان امیر تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 410 و 464) ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند. رجوع به علی آرزو شود
علی الحال. علی ای حال. بر هر حال. در هر حال. به هرحال. رجوع به ’علی ای حال’ شود: نوگشته کهن شود علی حال ور نیست مگر که کوه شروین. ناصرخسرو. ور در جهان نیند علی حال غایبند ور غایبند بر تن ما چون که حاضرند. ناصرخسرو. زین جهان مندیش و او راگیرکو به از جهان سر به از افسر علی حال، ارچه نیکو افسر است. عنصری. گرگ بر اطراف این حظیره روان است گرگ بود بر لب حظیره علی حال. منوچهری. دینار دهد، نام نکو باز ستاند داند که علی حال زمانه گذران است منوچهری
علی الحال. علی ای حال. بر هر حال. در هر حال. به هرحال. رجوع به ’علی ای حال’ شود: نوگشته کهن شود علی حال ور نیست مگر که کوه شروین. ناصرخسرو. ور در جهان نیند علی حال غایبند ور غایبند بر تن ما چون که حاضرند. ناصرخسرو. زین جهان مندیش و او راگیرکو به ْ از جهان سر به ْ از افسر علی حال، ارچه نیکو افسر است. عنصری. گرگ بر اطراف این حظیره روان است گرگ بود بر لب حظیره علی حال. منوچهری. دینار دهد، نام نکو باز ستاند داند که علی حال زمانه گذران است منوچهری
ابن محمد بن جعفر بن عنبسۀ حداد عسکری، مکنّی به ابوالحسن. از علمای قرن چهارم هجری بود و از جمله شاگردان او ابوعبدالله احمد بن محمد بن عیاش جوهری (متوفی در 401 هجری قمری) بوده است. او راست: 1- الکامل فی الاحکام. 2- من روی من النساء من آل ابی طالب. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 295) ابن محمد حداد مصری، مکنّی به ابوالحسن. او راست: حدیقه المنادمه و طریقه المناسمه، که در سال 1040 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 755). و نیز رجوع به طبسی (علی بن محمدبن...) شود
ابن محمد بن جعفر بن عنبسۀ حداد عسکری، مکنّی به ابوالحسن. از علمای قرن چهارم هجری بود و از جمله شاگردان او ابوعبدالله احمد بن محمد بن عیاش جوهری (متوفی در 401 هجری قمری) بوده است. او راست: 1- الکامل فی الاحکام. 2- من روی من النساء من آل ابی طالب. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 295) ابن محمد حداد مصری، مکنّی به ابوالحسن. او راست: حدیقه المنادمه و طریقه المناسمه، که در سال 1040 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 755). و نیز رجوع به طبسی (علی بن محمدبن...) شود
دهی است از بخش سنجابی، شهرستان کرمانشاه. واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری کوزران، و یکهزاروپانصدگزی جنوب راه فرعی کوزران به گوران. ناحیه ای است دامنه و سردسیر، و دارای 250 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. و محصول آن غلات، حبوب دیم، لبنیات، جزئی میوه و صیفی است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است و در تابستان می توان اتومبیل برد. در فصل زمستان گله داران این ده به نواحی دهستان ذهاب می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش سنجابی، شهرستان کرمانشاه. واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری کوزران، و یکهزاروپانصدگزی جنوب راه فرعی کوزران به گوران. ناحیه ای است دامنه و سردسیر، و دارای 250 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. و محصول آن غلات، حبوب دیم، لبنیات، جزئی میوه و صیفی است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است و در تابستان می توان اتومبیل برد. در فصل زمستان گله داران این ده به نواحی دهستان ذهاب می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ابن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن طاووس علوی فاطمی حسینی حلی، مشهور به ابن طاووس و مکنّی به ابوالقاسم یا ابوالحسن یا ابوموسی و ملقّب به رضی الدین. رجوع به ابن طاووس و به علی (ابن موسی بن جعفر...) شود ابن حسن بن عنتربن ثابت حلی، مشهور به شمیم و ملقّب به مهذب الدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی شمیم شود
ابن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن طاووس علوی فاطمی حسینی حلی، مشهور به ابن طاووس و مکنّی به ابوالقاسم یا ابوالحسن یا ابوموسی و ملقّب به رضی الدین. رجوع به ابن طاووس و به علی (ابن موسی بن جعفر...) شود ابن حسن بن عنتربن ثابت حلی، مشهور به شمیم و ملقّب به مهذب الدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی شمیم شود
ابن قاسم بن حنش ذیبینی صنعانی. از تاریخ نویسان بود. وی در سال 1143 هجری قمری در شهرذیبین از شهرهای یمن متولد شد و به حصن کوکبان منتقل گشت و آنگاه به دیگر شهرهای یمن نیز سفر کرد و به حج رفت و سرانجام به صنعاء آمد و در سال 1219 هجری قمری در آنجا درگذشت. او راست: تتمۀ تاریخ محسن بن حسن. (از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 137)
ابن قاسم بن حنش ذیبینی صنعانی. از تاریخ نویسان بود. وی در سال 1143 هجری قمری در شهرذیبین از شهرهای یمن متولد شد و به حصن کوکبان منتقل گشت و آنگاه به دیگر شهرهای یمن نیز سفر کرد و به حج رفت و سرانجام به صنعاء آمد و در سال 1219 هجری قمری در آنجا درگذشت. او راست: تتمۀ تاریخ محسن بن حسن. (از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 137)
دهی است از دهستان پنج هزاره، بخش بهشهر شهرستان ساری. واقع در 3 هزارگزی خاور بهشهر و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ بهشهر به گرگان. ناحیه ای است دامنه و دارای آب و هوای معتدل ومرطوب مالاریائی، و 465 تن سکنه. آب آن از سد عباس آباد و از چشمۀ افرا تامین می شود. و محصول آن برنج، غلات، مرکبات، صیفی، مختصری ابریشم و انار است. اهالی به زراعت و مختصری گاوداری اشتغال دارند، و عده کمی از آنان نیز در کار خانه بهشهر کارگرند. صنعت دستی زنان کتان بافی است. و دارای راه فرعی است که به راه شوسه متصل می شود. از آثار ابنیۀ قدیم در این ده همان سد عباس آباد است که در زمان صفویه بنا شده است. این سد در 5 هزارگزی جنوب خاوری آبادی، در کوهستان واقع است. و در زمستان و بهار بوسیلۀ آب باران پر می شود و در تابستان بتدریج از سه مجری برای برنج کاری از آن استفاده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان پنج هزاره، بخش بهشهر شهرستان ساری. واقع در 3 هزارگزی خاور بهشهر و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ بهشهر به گرگان. ناحیه ای است دامنه و دارای آب و هوای معتدل ومرطوب مالاریائی، و 465 تن سکنه. آب آن از سد عباس آباد و از چشمۀ افرا تامین می شود. و محصول آن برنج، غلات، مرکبات، صیفی، مختصری ابریشم و انار است. اهالی به زراعت و مختصری گاوداری اشتغال دارند، و عده کمی از آنان نیز در کار خانه بهشهر کارگرند. صنعت دستی زنان کتان بافی است. و دارای راه فرعی است که به راه شوسه متصل می شود. از آثار ابنیۀ قدیم در این ده همان سد عباس آباد است که در زمان صفویه بنا شده است. این سد در 5 هزارگزی جنوب خاوری آبادی، در کوهستان واقع است. و در زمستان و بهار بوسیلۀ آب باران پر می شود و در تابستان بتدریج از سه مجری برای برنج کاری از آن استفاده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ابن مصطفی موستاری سکتواری، ملقّب به علاءالدین و مشهور به علی دده و شیخ التربه. وی صوفی بود و در شهر موستار متولد شد و سپس ساکن مکۀ مکرمه گردید و در سال 1007 هجری قمری در قلعۀ صولنق شهید شد. او راست: 1- تمکین المقام فی مسجدالحرام. 2- خواتم الحکم و حل الرموز و کشف الکنوز لما فیها من لطائف العلوم و الحکم. 3- فضائل الجهاد. 4- محاضرهالاوائل و مسامرهالاواخر. 5- مواقف الاخره و اللطائف الفاخره. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 243) (از الاعلام زرکلی). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: کشف الظنون حاجی خلیفه ص 91 و سایر صفحات. الجوهرالاسنی خانجی ص 104. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 750. اکتفاءالقنوع فندیک ص 377. فهرس الخدیویه ج 5 ص 141 و ج 6 ص 137. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 196. الکشاف طلس ص 138
ابن مصطفی موستاری سکتواری، ملقّب به علاءالدین و مشهور به علی دده و شیخ التربه. وی صوفی بود و در شهر موستار متولد شد و سپس ساکن مکۀ مکرمه گردید و در سال 1007 هجری قمری در قلعۀ صولنق شهید شد. او راست: 1- تمکین المقام فی مسجدالحرام. 2- خواتم الحکم و حل الرموز و کشف الکنوز لما فیها من لطائف العلوم و الحکم. 3- فضائل الجهاد. 4- محاضرهالاوائل و مسامرهالاواخر. 5- مواقف الاخره و اللطائف الفاخره. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 243) (از الاعلام زرکلی). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: کشف الظنون حاجی خلیفه ص 91 و سایر صفحات. الجوهرالاسنی خانجی ص 104. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 750. اکتفاءالقنوع فندیک ص 377. فهرس الخدیویه ج 5 ص 141 و ج 6 ص 137. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 196. الکشاف طلس ص 138
علی محمود علی طه، وی مهندس و ادیب و شاعر و نویسنده بود، در سال 1320 هجری قمری در منصوره متولد شد و از مدرسه هندسۀ تطبیقی فارغ التحصیل گشت و بیشتر مدت عمر خود را در خدمت دولت مصر به سر برد و سپس به سمت وکیل دارالکتب المصریه تعیین گشت و در تشرین ثانی سال 1949 میلادی (1369 هجری قمری) درگذشت. او را چند دیوان است که از آن جمله است: 1- ارواح شارده، که محتوی شعر و نثر است. 2- ارواح و اشباح. 3- اغنیهالریاح الاربع، که نمایشنامه ای است به شعر. 4-شرق و غرب. (از معجم المؤلفین) صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: فهرس المؤلفین بالظاهریه. وحی الرسالۀ زیات ج 3 ص 188 و... مذاهب الادب خفاجی ص 213. ادباء معاصرون حبیب زحلاوی ص 152. الشعر المعاصر سحرتی ص 199. بین شاعرین مجددین ایلیا ابوماضی و علی محمود طه المهندس، نوشتۀ شبکتی. الاعلام زرکلی ج 5 ص 173. اعلام الادب ادهم جندی ج 2 ص 481
علی محمود علی طه، وی مهندس و ادیب و شاعر و نویسنده بود، در سال 1320 هجری قمری در منصوره متولد شد و از مدرسه هندسۀ تطبیقی فارغ التحصیل گشت و بیشتر مدت عمر خود را در خدمت دولت مصر به سر برد و سپس به سمت وکیل دارالکتب المصریه تعیین گشت و در تشرین ثانی سال 1949 میلادی (1369 هجری قمری) درگذشت. او را چند دیوان است که از آن جمله است: 1- ارواح شارده، که محتوی شعر و نثر است. 2- ارواح و اشباح. 3- اغنیهالریاح الاربع، که نمایشنامه ای است به شعر. 4-شرق و غرب. (از معجم المؤلفین) صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: فهرس المؤلفین بالظاهریه. وحی الرسالۀ زیات ج 3 ص 188 و... مذاهب الادب خفاجی ص 213. ادباء معاصرون حبیب زحلاوی ص 152. الشعر المعاصر سحرتی ص 199. بین شاعرین مجددین ایلیا ابوماضی و علی محمود طه المهندس، نوشتۀ شبکتی. الاعلام زرکلی ج 5 ص 173. اعلام الادب ادهم جندی ج 2 ص 481